عرض كرديم كه كشور بايد به عزت علمى برسد. هدف هم بايد مرجعيت علمى باشد در دنيا؛ همين طور كه بارها عرض كردهايم. يعنى همين طور كه شما امروز ناچاريد براى علم و دستيابى به محصولات علمى به دانشمندانى، به كتابهایى مراجعه كنيد كه مربوط به كشورهاى ديگرند، بايد به آنجا برسيم كه جويندهى دانش، طالب علم، مجبور باشد بيايد سراغ شما، سراغ كتاب شما؛ مجبور باشد زبان شما را ياد بگيرد تا بتواند از دانش شما استفاده كند. هدف بايد اين باشد. اين يك آرزوى خام هم نيست. اين چيزى است كه عملى است. اينجایى هم كه ما امروز از لحاظ علمى و فناورى قرار داريم، اين هم يك روزى جزو آرزوهاى خام به حساب مىآمد.
يقيناً قبل از انقلاب - قبل از اينكه اين حركت و شوق در مردم به وجود بيايد؛ اين احساس دليرى در مقابل موانع در مردم ما به وجود بيايد - اگر میگفتند كه كشور ما خواهد توانست به اين نقطه از دانشهاى گوناگون برسد، كسى باور نمیكرد. آن روزى كه براى يك بيمارى معمولى كه امروز توى بيمارستانهاى درجهى سه و چهار در شهرستانهاى دور ما به راحتى آن را علاج میكنند، افراد ناچار بودند به كشورهاى خارج بروند، پولهاى زيادى بدهند، منت زيادى را بكشند - اين مال خيلى قديم نيست، مال همين پيش از انقلاب است - با اين وضعى كه امروز ما داريم در دانشهاى گوناگون و در بخشهاى مختلف، يقيناً يك روزى به نظر خيلىها دستنيافتنى بود؛ اما ملت ما به او دست يافت، جوانهاى ما به او دست يافتند. همين مسئلهى هستهاى از اين قبيل است، مسائل گوناگون در بخشهاى علمى از اين قبيل است. بنابراين، اينى هم كه يك روزى كشور ما و ملت ما كاروان دانش را آنچنان پيش ببرد كه بتواند در دنيا مرجع علمى باشد، چيز ممكنى است. البته مقدماتى دارد، كه اين مقدمات بايستى طى شود و اين مقدمات شروع هم شده. يكى از اين مقدمات، همين خودآگاهى ماست كه احساس كنيم كه «بايد»؛ و احساس كنيم كه «میتوانيم». يكى ديگر از مقدمات، تهيهى نقشهى علمى جامع كشور است كه كشور از لحاظ تحصيل علم و طلب علوم مختلف دچار سردرگمى نباشد. اين كار خوشبختانه انجام گرفته. همين دوستان و محققين و برجستگان، برخاستهى از دانشگاهها و از اين دانشگاه، توانستهاند نقشهى جامع علمى را تهيه و فراهم كنند، كه در شرف نهایى شدن است و اين يك گام بسيار بلند در راه پيشرفت علم در كشور است. البته بعد از آنكه نقشهى جامع علمى تهيه و فراهم شد، كارهاى ديگرى هم بايستى انجام بگيرد؛ از جمله: ايجاد نظام مهندسى اين نقشه، تبديل نقشهى جامع علمى به صدها پروژهى علمى، و سپردن اين پروژهها به پيمانكاران امينى كه عبارتند از همين دانشگاهها و اساتيد و مراكز تحقيقاتى دانشگاهها. بعد، ايجاد شبكهى نظارت بر اين پيشرفت علمى؛ حسن اجراء. و درگير كردن استاد، دانشجو، محقق - كه حالا دانشجويان پرسيدند در زمينهى پيشرفت علمى، تكليف ما چيست - اينها حتماً بايد در اين طرح مهندسى نقشهى جامع علمى ديده شود. هر تك تك دانشجو میتواند نقش ايفاء كند؛ هر مركزى از مراكز تحقيقاتى، هر كارگاه آموزشى میتواند نقش ايفا كند و اساتيد هم میتوانند. بنابراين يك كار چند ساله است. اين كار چند ساله با شدت، با حدت، با پيگيرى تمام، با اميد بايستى دنبال شود و انشاءاللَّه به نتایجى خواهد رسيد. يقيناً روزى خواهد رسيد كه شما ببينيد مرجعيت علمى يافتن دانشگاههاى ايران و دانشمندان ايران چيز دور از دسترسى نيست؛ خيلى نزديك به شماست. شما جوانها يقيناً اين را خواهيد ديد؛ من ترديدى ندارم.
ارسال نظر برای این مطلب
اطلاعات کاربری
آرشیو
آمار سایت